این روزهای من

ساخت وبلاگ

پیوسته در خانقاه بسته داشتی. چون مسافری به در خانقاه رسیدی، او از پسِ در شدی و گفتی: ‏«مسافری یا مقیم؟ اگر مقیمی درآی و اگر مسافری خانقاه جای تو نیست که روزی چند بباشی و ما با [تو] خوی کنیم آنگاه بروی و ما را طاقت فراق نبود.»

تذکرة ‌الاولیاء عطار نیشابوری
مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی
ذکر شیخ ممشاد دینوری

ما را طاقت فراق نبود.

این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 16:41

و زندگی گذراست. و ما مسافریم. و زندگی‌مان، خودمان و تمام چیزهایی که داریم گذراست. از آینۀ بنفشی که در کیف من است، تا پیراهن خاکستریِ تو. از آن همه خشم و نفرتِ دوازده‌سالگی‌ام از دختری که نامش مریم بود تا حرفِ دلِ ده سالگی‌ام که در زمستان با برف روی دیوار نوشتم. از احساساتی که هر روز و هر لحظه بر جانمان می‌نشیند تا شغل‌هامان، کودکی و جوانی و بزرگسالی و پیری‌هامان. از بیماری‌ تا سلامتی. و هزار و یک چیز دیگر. همه چیز گذراست. ما و تمامِ داشته‌هامان مسافریم. این هم شادی است و هم اندوه.و این‌ها را می‌دانم اما انگار دانستن‌شان هم گذراست. این‌ها را می‌دانم اما من از فراموش‌کارانم.شاید در حال و در لحظه زیستن، دم را غنیمت شمردن، بهترین راه باشد برای ما مسافران.«خوش باش دمی که زندگانی این است»منسوب به خیام این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 16:41

بعد از ظهر در حیاط دراز کشیدم. باد می‌آمد. بادهای سرد. بعد از آن همه روز گرم، وزش بادهای خنکِ خوش‌قدم اتفاق خوبی‌ست.در حیاط دراز کشیده بودم و کتاب می‌‌خواندم؛ داستان‌هایی کوتاه از رولد دال. داستان‌هایی با پایان‌های غیرمنتظره. دلم تنگ شده بود برای این پایان‌ها.چند روز دیگر به سفری کوتاه خواهم رفت. دوست داشتم این سفر جور دیگری باشد. همسفرهایم بیشتر باشند اما نشد. نتوانستند.در مردادماه هم سفر کوتاه دیگری در پیش است.برای سفرها هیچ آماده نکرده‌ام، جز کتاب‌های سفر. سفر اول با رولد دال و سفر دوم با خیام و احمد اخوت. این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 16:41